موضوع انشا: انشاء درمورد چهره شهر در هنگام صبح چهره ی شـهر هنگام صبح (عینی)

درهنگام سپیده دم پنجره ی اتاقم را کـه به سوی خیـابان بود گشودم.نسیم خنکی درحال وزیدن بود و درختان کاج وبیدمجنون رابا آوایی دل انگیز تکان مـیداد.بهار بود و زیبایی وجلوه های خاص خودرا داشت.شـهر درون آامشی بی سابقه غرق بود؛گوییی درون شـهر زندگی نمـی کرد.چلچله ی خوش بلبلان بود وبس،همـین هم به منظور آرامش روح بشر بسنده مـیکرد.خیـابان ها خالی از اجتماعات مردم نبود بـه عبارت دیگر پرنده هم درون خیـابان پر نمـیزد.صدای گوش خراش بوق ماشین هاکجا واین آرامش کجا؟آسمان نیلگون صبح بیش از پیش زیبا بـه نظر مـی رسید .دسته ای از پرنده های مـهاجر درون آسمان دیده مـی شد‌.درباغچه ی کنار مغازه ی مش عباس غنچه های گل رز،مریم،نرگس بارنگ های قرمز،زرد،صورتی وآبی جلوه ی خاصی را بـه شـهر داده بود.دست دعا بـه سوی آسمان بالا بردم واز خداوند منان بـه خاطر زیبایی ها ونعمت های چشمگیرش شکرگزاری کردم.

. انشاء درمورد چهره شهر در هنگام صبح . انشاء درمورد چهره شهر در هنگام صبح ، انشاء درمورد چهره شهر در هنگام صبح




[انشای عینی و ذهنی با موضوع چهره ی شـهر هنگام صبح :: نمونـه ... انشاء درمورد چهره شهر در هنگام صبح]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 09 Jul 2018 07:39:00 +0000